ارزیابی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در برنامه ی ققنوس

تاریخ انتشار: سه شنبه 24 بهمن 1396
یازدهمین برنامه‌ی «ققنوس» به بررسی جشنواره فیلم فجر اختصاص داشت.
تعداد بازدید: 31

در ابتدای برنامه اکبر نبوی ضمن عرض تبریک به منتخبین جشنواره، اشاره‌ای گذرا به حواشی مراسم اختتامیه کرد. او حواشی را نمک فعالیت‌های جمعی خواند و تنها زمانی آن را مخرب دانست که بر متن چیره شوند.

بخش مصاحبه

همچون برنامه‌های پیشین، مصاحبه با مردم و اصحاب رسانه اولین بخش برنامه بود. با توجه به اتمام جشنواره‌ی فیلم فجر، بخش مصاحبه‌ی شب گذشت به هفتمین هم اندیشیِ سینما انقلاب(جشنواره‌ی ققنوس) تعلق داشت. این هم اندیشی از تاریخ بیستم لغایت بیست و پنجم بهمن ماه در حوزه‌ی هنری در حال فعالیت است.

در ابتدای این بخش با محمد کوچک دبیر هم اندیشی سینما انقلاب، مصاحبه‌ای انجام شد و او در خصوص اهداف و چشم انداز این هم اندیشی صحبت کرد. در ادامه با دیگر حاضران این هم اندیشی مصاحبه شد و آن‌ها ضمن مؤثر خواندن این هم اندیشی، از نیازها و ملزومات این جشنواره برای بهتر اجرا شدن آن گفتند.

بخش گفتگو

پیش از شروع گفتگو با میهمان برنامه، اکبر نبوی در مقدمه‌ی این بخش از شباهت جشنواره‌ی فیلم فجر به ملت ایران گفت و تعلیق آن را واکنش‌های متفاوت مردم در عرصه‌های مختلف تمثیل کرد. به عقیده‌ی او عموماً مردم تصورات و معادلات افراد را در موضوعات کلان ملی بر هم می‌زنند. این موضوع همچون اتفاقی که در راهپیمایی بیست و دوم بهمن ماه در خیابان‌ها افتاد، در جشنواره‌ی فجر هم رخ می‌دهد و همواره مسائلی اتفاق می‌افتند که با نظرات و پیش بینی‌های کارشناسان فاصله دارند.

اکبر نبوی در این گفتگو میزبان محمد تقی فهیم بود و او را به‌عنوان منتقدی با بیان صریح و نگاه متفاوت معرفی کرد.

محمد تقی فهیم در همان ابتدا نسبت به شبیه خواندن مردم و سینمای کشور ایراد گرفت و معتقد بود شاید تنها وجه اشتراک موجود عجیب بودن آن باشد. او در ادامه گفت: این سینما از مردم بسیار دور است و اگر شبیه به مردم بود، باید حداقل بیست میلیون مخاطب و هزار سینما می‌داشت. اما در حال حاضر هزار و صد شهر بدون سالن سینما هستند و نه بخش خصوصی و نه دولت برای رفع این مسئله کاری نمی‌کنند و نتیجه‌ی آن این سینمای خنثی می‌شود.

نبوی در پاسخ به فهیم گفت: منظور من شباهت از حیث نرم افزاری بود و نه سخت افزاری. من در یک نوبت در برنامه چشم شب روشن، در تماسی با مهندس مجید مسچی در خصوص کمبود سالن با او صحبت کردم و او به من اطمینان خاطر داد که با ورود همراه با رغبت بخش خصوصی، در این مورد دیگر نگرانی وجود ندارد.

در ادامه نبوی ارزیابی فهیم را در خصوص جشنواره فجر جویا شد و او در پاسخ به این مسئله گفت: از نظر من جشنواره‌ی امسال همچون دو سال اخیر، متوسط اما رو به بالا بود. البته رو به بالا بودن آن به‌واسطه‌ی تکنولوژی و پیشرفت‌های تکنیکی بود. باوجود آنکه سینمای ایران در حوزه‌ی پیشرفت‌های تکنیکی روندی رو به رشد و امیدوار کننده‌ای را طی می‌کند، اما به لحاظ محتوی و دربرگیرنده بودن آثار، شاهد یک عقب‌گرد هستیم.

نبوی در اینجا از فهیم خواست تا دوره و فیلم‌ها مورد نظر خود را در مقام مقایسه بیان کند و او پاسخ داد: پس از سینمای دهه‌ی شصت و نیمه‌ی دهه‌ی هفتاد، از سال هفتاد و شش ما به سمت فیلم‌های خرده پی رنگ، خانوادگی، مهجور و محقر آپارتمانی رفتیم. در طول این سال‌ها از نظر آمار مخاطب افت آشکاری را شاهد هستیم. شاید برخی دوره‌ها با یک یا دو میلیون افزایش مواجه بوده‌ام، اما هرگز به رکورد سالی هفتاد میلیون مخاطب نرسیدیم.

نبوی در تصحیح آمار فهیم، بالاترین میزان مخاطب را متعلق به سال هفتاد و پنج، با رکورد پنجاه و سه میلیون بلیت عنوان کرد.

فهیم در ادامه گفت: در طول این سال‌ها از لحاظ رقم بلیت شاهد رود افزایشی بوده‌ایم، اما از حیث تعداد مخاطب روندی کاهشی را تجربه می‌کنیم. اصل این اتفاق به علت درون مایه‌ی فیلم‌ها، سیاست‌گذاری و ریل گذاری‌ها و حرکت به سمت باند بازی و گروه گرایی رخ داده است.

نبوی از فهیم در خصوص محل وقوع این ریل گذاری‌ها پرسید و فهیم در جواب گفت: این مسئله در بخش سیاست‌گذاری اتفاق می‌افتد و من معتقدم آن‌ها در محتوای فیلم‌ها نقش دارند. معاونت سینمایی به‌تنهایی این کار را نمی‌کند و حلقه‌ی مشاوران و مدیران در سایه این کار را انجام می‌دهند. این افراد کسانی هستند که خط می‌دهند، مدیر و مشاور معرفی می‌کنند و ما همه‌ی این افراد را می‌شناسیم. این جریان به دلیل برداشت غلط خود از سینما آن را یک ابزار سیاسی می‌داند و نه وسیله‌ای برای پر کردن اوقات فراغت مردم و انتقال مفاهیم و معنا.

در پرسش بعدی نبوی از فهیم در مورد تعداد گروه‌های مدیریت کنند ی سینما پرسید و او پاسخ داد: از نظر من یک گروه وجود ندارد، اما در این سال‌ها در حد اعلای آن یک گروه وجود دارد که در اتحادیه‌ی تهیه کنندگان، تولید و فیلم‌نامه هستند و در شورای پروانه ساخت که خود شما هم در آن بوده‌اید متمرکز می‌شوند و این شورا درک درستی از سینما و جامعه‌ی ایران ندارد. این قواعد آن چیزی است که در دنیا تحت عنوان سینما برای مردم عنوان شده است و در آمریکا و هند آن را می‌بینیم.

نبوی توضیح جزئی‌تر فهیم را در خصوص چیستی این قواعد پرسید و او پاسخ داد: قواعد منظور شش‌گانه‌ی ارسطو و شناخت ژانر است و شما و دیگر اعضا تنها درک کلاسیک از آن دارید و از منظر عملی و حسی آن را نمی‌شناسید. سینما یک حس است و قصد دارد تا مسائل را برای ما عینی کند.

در ادامه نبوی از فهیم خواست تا او در خصوص ماهیت کاری شورای پروانه ساخت بگوید و او در پاسخ گفت: شما در این شورا فیلم نامه افراد را پس از مطالعه، بر اساس شرایط سیاسی جامعه نظیر برجام و به بهانه‌ی ترویج امید و دوری از خشونت از طریق ممیزی رد می‌کنید و سپس به فیلم‌نامه نویس توصیه می‌کنید که بخش‌هایی را حذف و قسمت‌هایی را اضافه کند. شما باید به خط قرمزهای نظام توجه کنید.

نبوی برای پاسخ گفتن به ابهامات و  تلقی‌های نادرست فهیم، در مورد روال کاری شورای پروانه ساخت گفت: این شورا هرگز به موضوعات ریز فیلم‌ها ورود نمی‌کند، چرا که در حیطه‌ی وظایف آن نیست. تمام فیلم‌نامه‌ها را همه‌ی افراد نمی‌خوانند و به‌صورت دوره‌ای عده‌ای طرح و عده‌ای فیلم‌نامه می‌خوانند و سپس همه با یکدیگر در مورد آثار گفتگو و سپس گزارش می‌کنند. این شورا با فیلم‌نامه سر و کار ندارد، آن را سفارش نداده و در فرایند نوشتن آن هم دخالتی ندارد. من تنها در مورد ایامی که خود در آن حضور داشته‌ام سخن می‌گویم و در آن ایام، تنها درمواردی که به منافع کلان اجتماع یا همان خط قرمزها ارتباط دارد ورود می‌کنیم. البته برخی مواقع من نظر شخصی خود را در خصوص حذف مواردی که بر خلاف منافع کشور بوده به فیلم‌نامه نویس به‌صورت دوستانه گفته‌ام و تصمیم گیری را به عهده‌ی خود او گذاشته‌ام این افراد گاهی عمل می‌کردند و گاهی هم خیر.

نبوی تصریح کرد: اگر لازم باشد من می‌توانم از فیلم‌نامه‌هایی یاد کنیم و تفاوت نمونه‌ی اولیه با صلاح شده آن  بیان کنم. در حال حاضر سه گروه سینمای کشور را مدیرت می‌کنند و عدم شناخت ما از این‌ها، موجب تحلیل غلط از مشکلات سینما می‌شود. این سه دسته عبارت‌اند از: 1. مسئولین سینمایی 2. خانواده سینما و مجموعه‌ی اصناف به‌ویژه تهیه کنندگان، کارگردانان، بازیگران 3. مردم این مثلث سه ضلع تصمیم گیرنده برای سینمای کشور هستند و میزان تأثیر هرکدام از آن‌ها با دیگری متفاوت است.

فهیم در ارتباط با این موضوع گفت: حرف من متوجه کسانی است که داوران و شما را دعوت می‌کنند. این افراد کسانی را به شورای پروانه ساخت دعوت می‌کنند که تعاریف مختلفی از موضوعی نظیر قهرمان دارند و فیلم‌ها را به سمت خورده پی رنگ می‌برند.

نبوی ضمن رد این موضوع گفت: شورای پروانه ساخت لااقل در هشت سالی که من عضو آن بوده‌ام، تشنه‌ی فیلم‌نامه‌ای با مضمون قهرمان بودیم، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

فهیم در ادامه گفت: شما فیلم‌هایی نظیر لاتاری که چنین مضامینی داشته‌اند، را هم پشت در پروانه ساخت نگاه داشتید و در جشنواره آن را نابود کردید. البته منظور من شخص شما نیست، اما چون شما هم زمانی دستی بر آتش داشته‌اید از لفظ شما استفاده می‌کنم.

در ادامه‌ی ارزیابی جشنواره فهیم بار دیگر از پیشرفت در حوزه‌ی سخت افزار و تنزل در نرم افزار یاد کرد. نبوی برای ورود جزئی به بخش نرم افزاری، نظر فهیم را در خصوص مفهوم و مضمون فیلم‌های جشنواره جویا شد و او پاسخ داد: من باوجود موضوعات مختلف در میان فیلم‌ها موافق هستم، اما به نظرم باید تصمیم گیران سینما میزان دربرگیرنده بودن موضوعات را در نظر بگیرند و به موضوعات مختلف بپردازند. من معتقدم وجود مفاهیم و موضوعات تکراری به دلیل خواست و اعمال نظر مدیران بخش‌های مختلف که خود محتوا زده هستند رخ می‌دهد.

فهیم افزود: جامعه‌ی روشنفکری ما در سینما بیشتر به دنبال فرم است و به محتوا اهمیت چندانی نمی‌دهد. این رویه موجب شد تا فیلم سازانی نظیر: جمال شورجه، مسعود ده نمکی و شمقدری را متهم به ساختن فیلم‌های ایدئولوژیک کرده و آن‌ها را خانه نشین کنند. امسال در جشنواره صراحتاً آقای صدرعاملی عنوان کرد که فیلمی نظیر لاتاری را به دلیل محتوا و رویکردهایش دوست نداشته‌ایم.

نبوی در ادامه از فهیم پرسید: آیا شما معتقد هستید که این اتفاق نتیجه‌ی تصمیم جمعی داوران است و یا از جای دیگری به آنان تحمیل شده است؟

فهیم در پاسخ گفت: بر اساس سابقه‌ای که من در برگزاری جشنواره و حضور به‌عنوان داور دارم، معتقدم مسئولان کسانی را انتخاب کردند که چنین نتیجه‌ای رقم زده شود. این ترکیب داوران خود سیاست‌های مدنظر مدیران را رقم خواهد زد و نیازی به برخورد دستوری و یا مستقیم برای در پیش گرفته شدن این رویه نیست. افراد انتخاب شده همگی دارای یک دید بودند و همانند یک خانواده حتی در جهت گیری‌های سیاسی در کنار هم هستند.  

نبوی ضمن ایراد گرفتن به این صحبت‌ها، نظر فهیم را یک نگاه سیاسی دانست و پیشنهاد داد تا او به‌جای بحث در مورد داوری جشنواره، به تحلیل خروجی جشنواره و تحلیل فیلم‌ها از حیث محتوا بپردازد.

فهیم در بخش محتوا معتقد بود با یک سقوط مواجهیم و علت آن را نداشتن تحلیل درست فیلم‌سازان عنوان کرد. وی در ادامه گفت: در حال حاضر عرق و غیرت ملی در فیلم سازان ما وجود ندارد و این بحث بر محتوا اثرگذار است. این مسائل باعث می‌شود فیلم‌ها به سمت مسائل سطحی، کوچک و مهجوری بروند که مردم هم با آن‌ها ارتباط برقرار نکنند. مشکل سینما مضمون و محتواست و من معتقدم ما نسبت به حرکت انقلاب، با یک سقوط و عقب‌گرد مواجه هستیم. البته شاید از منظر دولت‌ها سینمای حال حاضر مطلوب باشد و فیلمی نظیر عرق سرد نیاز دولت برای بحث‌های سیاسی روز همچون حقوق زنان را مرتفع سازد.

نبوی از فهیم درخواست کرد تا او معدلی از فیلم‌ها از نظر مضمون ارائه دهد تا مسیر سینما با توجه به آثار موجود مشخص شود.

فهیم در آمار خود از میان بیست و دو فیلم حاضر، فیلم‌های  به‌وقت شام (خیلی خوب)، تنگه‌ی ابو قریب (خوب) ، لاتاری، مغزهای کوچک زنگ زده (بین متوسط و خوب) چهار راه استانبول (متوسط) سرو زیر آب (متوسط) بمب یک عاشقانه، دارکوب و شعله‌ور (زیر متوسط اما دارای جذابیت ) و الباقی فیلم‌ها را بد ارزیابی کرد و به جشنواره‌ی نمره‌ی 11 داد. همچنین از منظر او فیلم عرق سرد بدترین فیلم جشنواره بود.

نبوی فارغ از ارزیابی فهیم از فیلم‌های جشنواره، نظر او را در مورد حدوداً هشتاد و پنج فیلم تولیدی سالانه کشور در مقایسه با 700 فیلم ساخته شده در هالیوود جویا شد و او پاسخ داد: من از سینمای هالیوود در طول یک سال تنها 50 فیلم را می‌بینم و میدانم که الباقی آن فیلم‌هایی در خور نیستند و من سینمای کشور را در مقایسه با 650 فیلم دیده نشده از هالیوود، بسیار بهتر و ارزشمندتر می‌دانم.

نبوی در ادامه گفت: من به اعتباری آنچه در سی و چند سال گذشته در نقد سینمای کشور نوشته‌ام، از منتقدان جدی وضع موجود سینمای کشور هستم و با این روال خواهم بود. اما من معتقدم که نقد ما متناسب با روحیه‌ی آرمان خواهی و سخت پسندی ماست. اما در عین این آرمان‌گرایی معتقدم که ما باید بر روی زمین واقع گرایی قدم برداریم.

فهیم این صحبت را نوعی مغلطه دانست و در ادامه گفت: من به شرایط روز جامعه انتقاد دارم و وقتی این‌ها را می‌گویم من را به مقایسه با گذشته ارجاع می‌دهند. برخی من را متهم به آرمانی دیدن سینما می‌کنند اما من سینمای گذشته‌ی ما فارغ از پلشتی‌هایش هم می‌تواند خوب باشد. ما می‌توانیم سینمای قصه پرداز داشته باشیم. ما در دهه‌ی شصت سینمایی داشتیم که منهای گلخانه‌ای بودن آن قواعد درست سینمایی را دارا بود و به همین دلیل مردم مخاطب آن سینما بودند. با رخ دادن اتفاقات سیاسی کارگردانان آن آثار محو شدند و امروز پس از سال‌ها از نسل جوان فیلم سازی نظیر مهدویان پا به عرصه گذاشته و در آثار خود نشان داده که به دنبال سینمایی با قهرمان و افراد کنش مند است. اما کاری که با او کردند نشان می‌دهد ما سینما را به سمتی می‌خواهیم ببریم که دلخواه خودمان است. این روند نشان می‌دهد که ما بیانیه و فیلم‌هایی شبیه به عرق سرد می‌خواهیم. در ادامه این روند شما از من می‌خواهید که آرمان خواه نباشم و با معدل گیری من را محاکمه می‌کنید.

نبوی ضمن رد این برداشت گفت: هیچ گاه این حرف را نزدم و شما حرف من را متوجه نشدید. من یک انسان آرمان خواه و سخت پسند هستم، اما با توجه به شرایط سینما و رسیدن به یک تحلیل دریت، معتقدم باید پایمان بر روی زمین واقعیت باشد.

نبوی در ادامه پرسید: از نظر شما متناسب با همین آرمان خواهی در کنار واقع گرایی، وضعیت سینما ما چگونه است؟

فهیم در پاسخ گفت: من معتقدم سینما اصلاً واقعی نیست و هنرمندان از جامعه تأثیر می‌پذیرند و به مفهوم یک لیدر هنرمند تأثیر می‌گذارند. با این تعریف اگر هنرمندان دنباله رو جامعه باشد و به تعریف دوستان آیینه‌ی جامعه باشد، در اینجا او دیگر یک هنرمند نیست بلکه او باید یک گام جلوتر از جامعه‌ی خود باشد. علت مهم بودن سینمای آمریکا به همین دلیل است و پیش از آنکه ارتش آمریکا وارد خاک این کشور بشود، در هالیوود چند فیلم در مورد عراق ساخته شده است. سینماگران آن‌ها حتی از سیاستمدارانشان هم جلوتر حرکت می‌کنند.

نبوی در ایراد گرفتن به تحلیل فهیم گفت: سینمای آمریکا جزئی از دیپلماسی این کشور است، نه آنکه جلوتر از آن حرکت کند. همواره پیش از لشکر آمریکا، سینمای آن آنجا را فتح کرده است.

فهیم ادامه داد: فارغ از سینمای هالیوود، هنرمندان ما حتی مانند سینمای هند نیاز و بازار منطقه را هم نمی‌شناسند و دلیل آن‌ها سیاسی بودن و دخیل بودن سیاستمداران در آن است. به‌عنوان مثال از میان 100 فیلم 22 اثر انتخاب می‌شود و در جشنواره به گونه‌ای عمل می‌کنند که فیلمی همچون  عرق سرد سه سیمرغ بگیرد و سیمرغ فیلم‌نامه هم به فیلمی نظیر کامیون  برسد! آیا تصور می‌کنند ما درک و فهم نداریم و نمی‌دانیم که کامیون اصلاً فیلم نامه ندارد. طبیعی است که با آقای پرتوی رفاقت دارند، اما با دادن سیمرغ به آن فیلم نامه توقع دارید این سینما به چه سمتی برود.

نبوی ضمن بیان اینکه فیلم  کامیون  را ندیده و تنها فیلم‌نامه‌ی آن را خوانده، از فهیم در مورد نظر دیگر افراد نسبت به فیلم  کامیون پرسید و او پاسخ داد: من معتقدم بسیاری از منتقدان و رسانه‌ها علت سیمرغ گرفتن این فیلم را به‌واسطه‌ی روابط و محاسبات موجود می‌دانند. این فیلم اساساً فیلم‌نامه ندارد و برای جای دیگری نوشته شده است و به‌اشتباه در کشور ما اجرا شده است.

نبوی در ادامه ضمن اذعان به صریح بودن فهیم از او پرسید: آیا شما تصور دارید که خانواده‌ی سینمای کشور قبل از تولید و در فرایند فیلم نامه تا این اندازه مدیریت پذیر است؟

فهیم در پاسخ به این سؤال گفت: به نظر من به این فرایند جهت داده می‌شود و کسانی می‌آیند که پشتوانه‌ی بانکی، کارتل و هزار فامیل دارند.

نبوی ضمن قبول مدیریت شدن فضای فرهنگی کشور، با توجه به سرمایه گذاری 100 میلیاردی بخش‌های غیردولتی در مقابل 50 میلیارد دولتی‌ها تأثیر گذاری افراد غیردولتی، بر سهم کمتری نهادهای دولتی و تأثیرگذاری آنان تأکید کرد و این مسئله را اختلاف موجود در میان نگرش خود و فهیم خواند.

فهیم به‌عنوان آخرین صحبت گفت: من بر خلاف شما به سهم بیشتر دولتی‌ها در حمایت از فیلم‌ها اعتقاد دارم و از این نظر گلایه دارم که با این میزان سهم داشتن، چگونه نمی‌تواند آن را به سمت درستی هدایت کند.

 

دسته بندی :

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها