خلاصه داستان:
سرجوخه جیمی مک کین بعد از اینکه در جنگ از ناحیه نخاع دچار آسیب و بطور موقت فلج میشود به بیمارستان انتقال می یابد . در بیمارستان با اندی پسر جوانی آشنا میشود که معتقد است در بیمارستان مرگ های مشکوکی رخ میدهد . جیمی که بدلیل اتفاقاتی که در جنگ افتاده دچار بحران روحی شده به اندی اهمیتی نمیدهد و حتی زمانیکه اندی میخاهد اطلاعات و شواهدی که بدست آورده را به او بدهد نمیپذیرد ....
ارسال دیدگاه
ارسال
جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید
دیدگاه ها