جیرجیرک های پاییزی
در دانشگاه قرار است استاد یو برای دانشجویان سخنرانی کند و یه چونگ از هه اینگ میخواهد برای او نیز وقتی برای ملاقات با استاد بگیرد....
آقای چی با ژاپنی ها توافق کرده که یک بانک برای آسانتر شدن کارهای مالی دایر کند....
برادر یه چونگ با لباس مبدل به عنوان پزشک بر سربالین مرد شکنجه شده حاضر میشود و او را میکشد...
یه چونگ از موضوع دستگیری افراد در داروخانه ناراحت میشود ومیخواهد قبل از اینکه فرد دستگیر شده اطلاعات بیشتری را افشا کند.
میاماتو دور ازچشم یه چونگ عملیات بسیاری انجام میدهد و افراد بسیاری را دستگیر و شکنجه میکند..
آقای چی بعد از حوادث بسیار با کشتی به همراه یه چونگ به هنگ کنگ باز می گردد.
بعد از انجام معامله آقای چی قصد بازگشت به هنگ کنگ را دارد اما دو دسته میشوند....
هه اینگ زن جوانی که در یک مهمانی قصد کشتن یه چونگ را داشته حالا تحت مراقبت به چونگ است و یه چونگ از برادرش میخواهد....
آقای چی متوجه میشود که یه چونک هم بسیار با هوش و هم هشیار است و کاملا او و افرادش را تحت نظر دارد.
برادر خانم چین با آقای چی در کشتی همسفر می شود تا به او در تبادل افراد و انجام تجارت همکاری کند..