در این قسمت جناب لو نجات پیدا کرده است و نزد آقای چی می رود ظن چی به یه چونگ تقویت می شود ژنرال ساتو دستور داده است که امور مربوط به شعبه 9 هنگ کنگ به میاماتو سپرده شود...
میاماتو هه اینگ را به جایی می برد تا با دختر گدایی که هه اینگ به کارخانه برده بود ملاقات کند آنها می خواهند هه اینگ را متقاعد کنند که یه چونگ مرد بسیار خونخواری است...
میاماتو تعلیق شده است اما معتقد است هه اینگ با نیروهای مقاومت ارتباط دارد پس او را تعقیب می کند هه اینگ به باشگاه شاعران می رود و ساعت ها در آنجا می ماند و همین بهانه ای می شود تا ...
در این قسمت حضور ژاپنی ها در کارخانه کارگران را می ترساند و برای آقای چی نیز دردسر های زیادی دارد میاماتو تلگرامی به وزارت دفاع ژاپن در توکیو ارسال کرده است...
هه اینگ دخت جوانی را در خیابان می بیند که گدایی می کند و او را با خود به کارخانه می برد و به او کمک می کند تا معلم بچه ها در کارخانه شود بین آنها رابطه ای دوستانه شکل می گیرد اما...