آخرین پادشاهی
اوترد از روی دادن یک جنگ به پادشاه و برادرش خبر می دهد و با راهنمایی او ارتش پادشاه در جنگ پیروز می شود اما پادشاه زخمی شده و می میرد ...
اوترد و دوست نزدیکش لوفرید که از حمله به دهکده ها هیچ سکه ای بدست نمی آورند پیشنهاد یک پادشاه کورنوال ( بخش کوچکی از انگلستان ) را می پذیرند ...
لیوفریک برای نجات اوترد از اعدام از پادشاه میخواهد اجازه دهد تا او با اوترد در نبردی تن به تن تا پای مرگ مبارزه کند ...
اوترد که از مرگ رگنار مطلع شده و بسیار خشمگین است برای انتقام نیاز به سرباز دارد..
اوترد گرچه به آلفرد قول همکاری داده اما از انتقام خانوادگی خود که نابودی کیارتان است نیز دست نمی کشد ...
بعد از اینکه آلفرد دوباره به وسکس باز می گردد و جایگاه خود را بازپس می گیرد اوترد به همراهی دو نفر از افرادش به سمت ببنبرگ می رود ..
اوترد به همراه دو تن از یارانش برای بردگی به یک کشتی فرستاده می شوند و در شرایط بسیار بدی گرفتار می شوند ...
در روز عروسی ادوارد آلفرد اوترد را به حضور می پذیرد و از او می خواهد به ادوارد برای رسیدن به پادشاهی کمک کند...
اوترد با تمام توان برای موفقیت پادشاه گوترد می جنگد اما اطرافیان پادشاه که از قدرت اوترد و محبوبیت او نزد سربازان نگرانند پادشاه را از او می ترسانند...