ابری بر بالای کوه
مادر ساکه یوکی مریض است روسیه حضور نظامیش را در خاور دور با سرعتی نگران کننده افزایش می داد.
یوشیفورو به روسیه دعوت میشود و رهسپار روسیه میشود. سانه یوکی بالاخره در سن 36 سالگی ازدواج میکند. او حالا مسئول استراتژ ی جنگی ناوگان دریای است.
بوی جنگ بیش از همیشه به مشام میرسد و سانه یوکی میداند که زمان آن بسیار نزدیک است...
شیکی که بعد از بیماریش توکیو را ترک کرده توسط خواهرش ریتکسو نگهداری می شود- حال او اما هر روز بدتر می شود او که می داند پایان زندگیش نزدیک است...
هیروسه افسر ژاپنی که در روسیه بسیار محبوب است اوضاع میان ژاپن و روسیه را مشکوک میبیند و ژاپن بازمیگردد...
سانه یوکی در سال 1900 به ژاپن بازگشت و به ملاقات شیکی رفت. شیکی همچنان بر بستر بیماری بود.
ناو جنگی آمریکا منفجر شد و 206 خدمه آن مردند و آمریکا اسپانیا را مقصر دانست.
شیکی به زادگاهش بازمی گردد سانه یوکی به دیدنش می رود.
شیکی از رییسش می خواهد تا با رفتن او به جبهه موافقت کند- شیکی به عنوان خبرنگار جنگی به جبهه می رود.
ناو دریایی ژاپن به کشتی کوشینگ حمله میکند و سربازان چینی غرق میشوند...