مردم که از نیات اوه خبر ندارند به او دید مثبتی دارند و از قاطعیت او خوشنودند محدودیت اوه در جامعه از محبوبیت پارک بالا می رود اما او در خفا با آمریکائی ها مذاکره و همکاری می کند..
تا کاتیونگ که از سوی اطلاعات دستگیر شده بود توسط رئیس جمهور آزاد می شود و به کارهای خود ادامه می دهد او جانه مین پسر ربوده شده را در بیمارستان پیدا می کند...
تایکیونگ در ادامه تحقیقاتش به مغازه کت و شلواری دوزی می رسد که دستورات شخص مهم را به دیگران ابلاغ می کند او مدارک مهمی پیدا می کند اما با ضربه ناگهانی از پشت بیهوش می شود..
پارک که از نقشه های هان مطلع می شود می گوید که نمی خواهد قطعه ای از پازل او باشد بنابراین از نامزد ریاست جمهوری کناره گیری می کند و به دانشگاه باز می گردد...