ماسیمو با کمک صوفیا و با بررسی پرونده مرگ اد و مدارک به دست آمده در دفتر او متوجه میشود که NYL با بانکی آلمانی قراردادی سالیانه دارد و هر ماه مبلغ 250 میلیون دلار درآمدی سری بدست میآید .
صوفیا برای شخصی به نام دووال کار میکند که تحت تعقیب پلیس است . ماسیمو قصد دارد در ازای دریافت متن پروندهء اد استوارت دووال و صوفیا را به پلیس تحویل دهد اما...
در بازگشت به گذشته این قسمت به آغاز آشنایی دومینیک با ماسیمو و علاقه او به ماسیمو به عنوان پسرش بازمیگردد .. مرگ جان پسر دومینیک در افغانستان و بحران روانی همسر او و از سوی دیگر اعتیاد و ناپدید شدن کری همسر ماسیمو و تاثیر رسوایی کری بر آینده شغلی او ...
اسیمو به گروهش ماموریت میدهد تا درباره عملکرد NYL دقیقتر باشند و هر مورد مشکوکی را به او گزارش کنند .. اما تیم ماسیمو بر خلاف دستور ماسیمو یکی از دستگاهها را دستکاری میکنند غافل از اینکه این کار تله ایست که توسط دومینیک مهیا شده تا ماسیمو را وادار به فرمانبری کند . گوه پلیسی که روی پرونده مرگ اد استوارت فعالیت میکردند به طور ناگهانی و بعد از اینکه به ماسیمو مشکوک میشوند به واحد دیگری منتقل شده و پرونده را از دست میدهند .
تحقیقات ماسیمو او را به ارتباط دومینیک و بانکداری در کشور لیبی میرساند و اطلاعات خود را به خبرنگاری میدهد که او اطلاعات را در وبلاگی خصوصی به عنوان شایعه درج کند اما او خبر را در روزنامه گاردین چاپ میکند .. دومینیک از این موضوع به نفع خود استفاده کرده و به کار خود جنبه ای انسانی و در راستای منافع مردم لیبی میدهد ...همسر ماسیمو میمیرد و او به مرگ همسرش نیز مشکوک است ...