روایت عَبدالله بن عفیف
انَا بْنُ ذِى الْفَضْلِ عَفِيْفِ الظّاهِرِ
عَفِيفُ شَيْخِى وَابْنُ امِ عامِرِ
كَمْ وارعٍ مِنْ جَمْعِكُمْ وحاسِرِ
وَبَطَلٍ جَدَّلْتُهُ مُفادِرِ
من پسر مردی بافضيلت و پاكم،
نام پدرم عفيف و زاده عامر است
از گروه شما چه بسيار از مردان جنگاور دلاور
با زره و بى زره را به خاك افكندم
اقْسِمُ لَوْ يَفْسَخُ لى عَنْ بَصَرى
ضاقَ عليكم مَوردى ومَضدَرى
سوگند ياد مى كنم! اگر چشم داشتم
راه دسترسى به من بر شما تنگ مى شد.
ارسال دیدگاه
ارسال
جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید
دیدگاه ها