جکسون لمب به کارترایت از مرگ سید خبر می دهد و او را غمگین می کند . با اینحال کارترایت و گروهش موفق به نجات گروگان می شوند و از به قتل رسیدن گروگانگیر اصلی توسط افراد دیانا نیز جلوگیری می کنند. در نهایت اما هکر گروه به کارترایت خبر می دهد که سید با هویت دیگری زنده است.
کارترایت و گروه به همراه جکسسون لمب برای نجات گروگان وارد عمل می شوند اما با جسد نیروی نفوذی ام آی فایو مواجه می شوند . دیانا فرمانده MI5 کنترل عملیات را از دست می دهد . آدم رباها با گروگان متواری می شوند و به سوی اسکله می روند تا با کشتی از کشور فرار کنند .
کارترایت و سید با یک مهاجم ماسک دار درگیر میشوند و مهاجم بعد از شلیک به سر سید متواری میشود . ظاهرا پسر ربوده شده از خانواده معروفیست و گروه دایانا همچنان نقشه دارد بعد از چند ساعت او را آزاد کنند . اما ناگهان همه چیز به هم میریزد.
پسر مسلمان دانشجو توسط گروه تندرو و ضد مهاجرین به نام پسران انگلستان ربوده میشود و قرار است او را گردن بزنند . MI5 یک نفوذی در بین آنها دارد و قرار است پسر را نجات دهند و به این ترتیب اعتبار از دست رفته MI5 را برگردانند . اما....
کارترایت مامور MI5 به دلیل اشتباه یکی از همکارانش در یک عملیات تمرینی جدی در فرودگاه، تنبیه شده و به بخش منتقل میشود تا تحت نظر ماموری شلخته به نام جکسون لمب کار کند.